کان ایثار

content_manager
کان ایثار

اتاقکی کم نور با دیوارهای کاهگلی در کنج حویلی کوچکی واقع در روستای شیرآباد ولسوالی دهدادی ولایت بلخ: بصیره‌ی جوان با خواهرش مروه، هر روز در این اتاق از سپیده‌ی صبح تا سیاهی شب خیاطی می‌کنند.

تکه‌های الوان با ترتیب خاصی روی هم چیده شده‌ است، خوش‌رنگی شان، چشم آدمی را به خلسه می‌برد. بصیره ‌دختری است جسور و خوش سیما،‌ بدون اینکه اندکی وقفه در کارش ایجاد شود از زندگی‌اش برایم می‌گوید:

«نامم بصیره است، از مکتب فارغ شده‌ام و فرزند کوچک خانواده استم» با اشاره به خواهرش ادامه می‌دهد: «من و دو خواهرم همزمان از مکتب فارغ شدیم و هر سه ما آماده بودیم تا درس‌های پوهنتون را آغاز کنیم اما با دیدن وضع دشوار زندگی و دست‌مزد ناچیزی که پدرم به دست می‌آورد از ادامه تحصیل منصرف شدیم. درست همان روزها بود که برنامه‌ی ملی انکشاف اقتصاد روستایی وزارت احیا و انکشاف دهات به روستای‌مان آمد و با اشتراک در جلسه‌ی آگاهی‌دهی این برنامه، تصمیم گرفتم تا عضویت یکی از گروپ‌های پس انداز آن را حاصل کنم. پس از چند ماه، با رهنمایی‌ کارمندان این برنامه پنج هزار افغانی را قرضه گرفتم و با آن ماشین خیاطی دستی و چند توپ تکه خریده کار خیاطی زنانه را با یکی از خواهرانم شروع کردم، دیری نگذشت که زنان زیادی به خاطر دوخت لباس‌شان نزد ما آمدند و با تعریف‌ها و تمجیدهای‌شان از کارما، به ما امید بخشیدند.»

 

بصیره با وجود خستگی بسیار، لبخند بر لب دارد و امید در ژرفای نگاهش موج می‌زند. چرخ دستی‌اش را متوقف می‌کند و با نگاهی به خواهر خود می‌گوید: «حال شکر هر دو خواهرم به پوهنتون می‌روند،‌ من هم از صبح صادق تا شب‌‌ غاسق کار می‌کنم تا حداقل مصارف تحصیل خواهرنم را مهیا کنم و نگذارم به خاطر فقر و بی‌پولی از ادامه‌ی تحصیل دست بردار شوند.»

 

هر چند سن و سال ظاهری بصیره زیاد نیست اما سن عقلی‌اش بیشتر از آنچه انتظار می‌رود، است. در پس هر جمله‌اش، حکایتی زیبا پنهان است که آدمی را به حیرت وا می‌دارد. او با وجود دشواری‌های زیاد، از تلاش براب دست‌یابی به زندگی بهتر دست نکشیده است و قاطعانه به پیش می‌رود.

 

از آرزوهای خودش پرسیدم،‌ اینکه برنامه‌‌اش برای زندگی چیست و برای پیش‌برد کار و تحصیلش چه رویایی در سر دارد. او دوباره دستگیر چرخ را به دست گرفت و شروع به چرخاندن دست و زبانش کرده، گفت: «کار و بار خیاطی خیلی خوب پیش می‌رود، حالا از طریق برنامه ملی انکشاف اقتصاد روستایی به بازارهای ولسوالی هم دسترسی پیدا کرده‌ام و اگر خدا بخواهد قرار است در همین روزهای نزدیک،‌ سفارش‌های ثابت با مفاد خوب را به دست بیاورم؛‌ اگر پول به دست آمده کفاف مصارف درس و تحصیلم را بدهد، قصد دارم در رشته‌ی حقوق ثبت نام کنم و در راستای تحقق آرزوهایم گامی دیگر بردارم.»

 

بصیره با ابراز امتنان از هئیت رهبری برنامه ملی انکشاف اقتصاد روستایی وزارت احیا و انکشاف برای راه اندازی چنین برنامه‌ی موثری در روستای شیرآباد، می‌گوید که زنان و دختران افغان نیاز به حمایت حکومت و جوامع بین‌المللی در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی دارند تا سرنوشت‌شان را آن طور که شایسته و بایسته‌شان است، رقم بزنند.