خانم بانو اولین دوکاندار محل (شماره ۵۹)
خانم بانو عضو گروپ پسانداز (سحر) از قریه مرکز بلخ در ولسوالی بلخ میباشد. وی در سال 2013 عضویت گروپ پسانداز را حاصل نمود و با پسانداز هفته وار 30 افغانی توانست اعتماد اعضا را حاصل نماید.
بانو در مورد سرگذشتش چنین می گوید: در سال 2013 تقريباً چهار سال قبل كارمند برنامه ملی انكشاف صنایع روستايي خانم فاطمه سرفراز، به قریه ما آمدند، خانم ها را جهت صحبت در خانه ریس شورای زنانه جمع نمودند و راجع به برنامه آگاهي دادند. فلهذا از برنامه باخبر شدم و علاقه مند به عضویت درگروپ پسانداز شدم تا بتوانم برای آینده خود و اولادهایم پسانداز داشته باشم.
قبل از پيوستن به برنامه در امور خانه مصروف بودم و غیر از آن، فعالیت خاصی نداشتم. از لحاظ وضعيت اقتصادي خيلي ناتوان بودم و از زندگيام همیشه رنج ميبردم. به این فکر میکردم که عاقبت زندگیام با عاید اندکی که شوهرم از راه دکانداری به خانه میآورد چه خواهد شد؟ و به این فکر میکردم که در آینده دختر و پسرم را چگونه به مکتب بفرستم؟ از خودم میپرسیدم که آیا شوهرم توانایی خرید کتابچه، قلم و سایر ضروریات آنها را دارد؟ چگونه یک راه عایداتی برای خود پیدا کنم تا بازویی برای فامیلم باشم و در راستای داشتن یک زندگی مرفه به شوهرم کمک کنم؟
بدین لحاظ با تشويق فاطمه جان شامل گروپ پسانداز شدم تا اینکه 9 ماه قبل نظر به مشوره اعضای اتحادیه و گروپ پساندازم با اخذ قرضه های اسلامی از اتحادیه قرضه گرفتم و یک دکان در گوشه حویلی مان ساختم، رفته رفته به همکاری شوهرم که در مسلک دکانداری تجربه کافی دارد توانستم اجناس ابتدایی و ضروری برای یک دکان نوشروع را خریداری کنم که در نتیجه با استقبال گرم مردم منطقه، کوچه و گذر روبرو شدم. تشویق و رضایت مردم باعث شد تا فروشات خوبی داشته باشم وبتوانم قرضهی خویش را بازپرداخت کنم. برای بار دوم قرضه گرفتم و سرمایه دکان را افزایش دادم ، حال هرآن چیزی که ضرورت یک خانم خانه باشد در دکان من موجود است و ضرور نیست خانمها و اطفال شان به بازارهای دوردست بروند. قابل ذکر است که با صفر نمودن قرضه های قبلی فعلا مبلغ 24000 افغانی از اتحادیه صفا قرض نموده ام و با پول آن یک پایه یخچال فریزر برای دکان خریدم تا در فصل گرما نوشابه، آب، دوغ و غیره را به فروش برسانم. بسیار خرسند هستم که با مشورهدهی و راهنمایی نیک کارمندان برنامه توانستم یک خدمت نیک برای فامیلم و دوستانم انجام دهم.
من به عنوان یک زن هیچوقت گمان نمیکردم که روزی بتوانم به عنوان اولین دکاندار زن در ولسوالی بلخ در قریه خویش کار کنم و از طریق این شغل یک راه عایداتی حلال برای فامیلم پیدا کنم. زندگی غریبانهای داشتیم و تنها نان آور خانه شوهرم بود. اما حال با فروش روزانه 1000 تا 2000 افغانی پول خوبی حاصل مینمایم و در پهلوی این یک سهولت برای مردم منطقه نیز فراهم کردهام.
از زمانی که به این برنامه پیوستم بیش از حد احساس رضایت و خشنودی میکنم، نه تنها من بلکه تمام زنان و دخترانی که عضویت گروپهای پسانداز و تولیدی را دارند خشنود هستند چرا که ما قبل از این برنامه، فقط کارهای خانه را انجام میدادیم و جز خانهداری به هیچ کار دیگر رو آورده نمیتوانستیم. از جمله کمکهای بزرگ این برنامه این بود که به ما زنان قریه آموخت که ما نیز میتوانیم کار کنیم و عایدی برای امرار معاش خود و خانواده خویش داشته باشیم و بجای بیکاری، فقر، غریبی و نداری، به کار و شغلهای جدید روی آوریم و اگر بخواهیم و همت کنیم ما نیز دوشادوش مردان میتوانیم حتی در خانه و با امکانات کمی که در اختیار داریم کار نماییم و نشان دهیم که ما نیز میتوانیم پول حلال برای خود و فامیلمان بدست آوریم. حال تمام زنان به همراه خودم هریک شانه به شانه مردان مان کار میکنیم و زندگی خوش و آرامی داریم.
همچنان میتوانم بگویم برای آینده پلان ها و اهداف نیکی دارم از آن جمله کارمندان بیشتری جهت کار استخدام کنم و فعالیت خویش را گسترش دهم. دیگر زنان و دختران قریه خویش را به کار و فعالیت تشویق نمایم تا آنان نیز همانند من از اتاق تاریک خانه بیرون آمده و واز یک دریچهی دیگر به زندگی ببینند.